Telegram Group Search
مرد ایرانی
سجاد شفیعی
مرد زنستیز ایرانی
فمینیسم از زبان فمینیست‌ها ❤️
چرا خرس بهتر است؟
چرا خرس بهتر است؟
خرس روزی یه زن نمی‌کشه
Forwarded from Radio Farda
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸ویدئوهایی از شادمانی جمعی از مردم در سقز و سنندج در واکنش به خبر سقوط هلی‌کوپتر ابراهیم رئیسی و همراهانش ابراز در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

🔸هلی‌کوپتر ابراهیم رئیسی که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران و امام جمعه تبریز از جمله سرنشینان آن بودند، عصر روز یکشنبه سقوط کرد و تمامی سرنشینان آن کشته شدند.

@radiofarda_official
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردم ایران بعد از مرگ ابراهیم رییسی، خشم خود را از حکومت به شکل شوخی‌ و طنز در شبکه‌های اجتماعی نشان دادند

گفت‌وگو با حسین قاضیان، جامعه‌شناس
@iranintltv
Forwarded from زنان امروز
در بخش ادبیات شمارۀ ۴۹، نخست گفت‌‌وگوی خواندنی امیلی امرایی را با مژده دقیقی دربارهٔ سی سال یا بیشتر ترجمهٔ ادبی او می‌خوانید. سرخط این گفت‌وگو نظر این مترجم است: ترجمهٔ ادبی بدون عشق پیش نمی‌رود. مژده دقیقی، که پیش از این نیز سال‌ها مسئولیت بخش ادبیات مجلات زنان و زنان امروز را بر عهده داشته، از پرکارترین و در عین حال گزیده‌کارترین مترجمان ادبی در ایران‌ است. او همچنین بیش از یک دهه در حوزهٔ ادبیات زنان مطبوعات ایران جریان ساز بوده است.

موضوع بعدی دربارهٔ بهاریه‌سرایی شاعران زن ایران، نوشتهٔ مریم سیدان، است با سرخط: ای بس بهارها که بهاری نداشتیم. این مصرعی از شعر دختر بهار سرودهٔ فروغ  فرخزاد است. مریم سیدان می‌نویسد: «بهاریه‌های مشهور فارسی را، همچون بسیاری دیگر از موضوعات شعری، مردان سروده‌اند و اینجا نیز کمتر نامی از شاعران زن در میان است. ادبیات کلاسیک فارسی از سنت‌های مردانه برآمده و کمتر مجالی برای حضور زنان در آن فراهم بوده است اگر هم زنی ــ غالباً به دلیل خاستگاه اجتماعی و تعلیم و تربیت منحصر به طبقات خاص جامعه ــ فضل و کمالی می‌یافت و ذوق و قریحه‌ای در خود می‌دید و شعری می‌سرود، چه‌بسا ناشناس و گمنام می‌ماند و یارای برابری با مردان نداشت. با این حال در میان زنانی که در ادب قدیم و جدید فارسی می‌شناسیم، شاعرانی بوده‌اند که بهاریه‌هایی، گاه شورآفرین، سروده‌اند اما این اشعار، به دلایل گفته و ناگفته، ناشناخته مانده است.» در این نوشته بعضی از این بهاریه‌ها معرفی می‌شوند.


فمینیسم تدافعی، گریز از جنسیت زنانه در آثار نویسندگان زن، با قلم مهشاد شهبازی، سومین کار بخش ادبیات این شماره است. او در مقدمهٔ بحث می‌نویسد: «سرکوب غریزۀ جنسی زنانه در نظام پدرسالار، به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین مباحث فمینیستی، به شکل‌های گوناگونی در آثار نویسندگان زن فمینیست نمود یافته است ــ گاه از طریق سکوت‌های درون‌متنی، گاه از طریق ابراز بیزاری از برقراری رابطۀ جنسی با مرد و امتناع از ازدواج، گاه از طریق زبان بدن و بروز یک بیماری روان‌تنی، گاه با تقلید از رفتارهای مردانه برای انکار زن‌بودگی سرکوب‌شده، گاه حتی به ‌واسطۀ مرد شدن یا بی‌جنس شدن و نفی کامل جنسیت زنانه، و گاه از طریق خلق یک رؤیا: رؤیای باکره باردار شدن. می‌توان این‌گونه گفت که سرکوب غریزۀ جنسی تا اندازه‌ای در زنان فمینیست ریشه‌دار بوده است که حتی تکریم مادرانگی به‌عنوان نمود قابلیت هستی‌آفرینی زنانه نیز بکارت آنان را مورد تعرض قرار نداده و فانتزی بارداری خودانگیخته را به یکی از مهم‌ترین فانتزی‌های دورۀ فمینیست تبدیل کرده است. به نظر می‌رسد که این تعارضِ محوری، که قهرمانان زن آثار فمینیستی را هم‌زمان به دو قطب مخالف «آگاهی از جنسیت» و «رهایی از جنسیت» سوق داده، در برهه‌ای از سفر خوداکتشافی زنان به پاره‌پاره شدن روان آنان و پس‌روی ناگزیرشان به یک فضای شخصی مجرد منجر شده است.»

به نظر نویسنده: «زنان کنش‌گر که در مسیر رهایی از الگوی زنانگیِ تحمیل‌شده از سوی قدرت مسلط، چاره‌ای جز تخریب کامل زنانگی خود نداشته‌‌اند، ناگزیر به قدرتمندترین سرکوبگران جنسیت زنانه بدل شده و با نفی زن‌بودگی بیولوژیک، سرخوردگی جنسی و سردمزاجی را تا پایان عمر برای خود رقم زده‌‌اند. زنانی چون قهرمانان زنِ دو اثر شاخص فمینیستی، ترلان (۱۳۸۲) و دل‌ فولاد (۱۳۶۹)، که در حقیقت قهرمانان کنش‌گری‌های خودمحورانۀ رادیکالی هستند که در مبارزه با جنسیتی که آنان را به بند کشیده است، یا همچون «ترلان» با ظاهر و ذهنیتی مردانه، یک‌پا مرد شده‌اند یا چون «افسانه» در دل فولاد، در وضعیت فقدان جنسیت قرار گرفته‌اند.» با بررسی این دو اثر تحلیل نویسنده ادامه دارد.

داستان کوتاه طعم خاک، ترجمهٔ مژده دقیقی، انتخاب شده از مجموعهٔ بهترین داستان‌های کوتاه آمریکایی ۲۰۰۵، پایان‌بخش ادبیات شماره ۴۹ است. موضوع این داستانِ جذاب و روان مناسبات خانوادگی یک زوج بعد از جدایی است.

لینک خرید شماره ۴۹ «زنان امروز»:

store.zananemrooz.com

@zanan_emrooz
Forwarded from زنان امروز
در بخش اجتماعی شماره ۴۹ می‌خوانیم:

▪️«بحران اشتغال در ایران: پروبلماتیکی زنانه» نوشتۀ سمیه قدوسی. در این مقاله از نرخ ناچیز اشتغال و مشارکت زنان در نیروی کار صحبت می‌شود که در چهار دهۀ گذشته همواره زیر ۲۰ درصد بوده و در سال‌های اخیر روند کاهنده‌ای را طی می‌کند. از جمعیت انبوه بیکاران تحصیل‌کرده زن بحث می‌شود که به رغم دستاوردهای چشمگیر تحصیلی در عرصۀ شغلی کمترین دستاوردها را کسب کردند. همچنین مروری تاریخی بر تحولات اشتغال زنان از بعد از انقلاب بدنۀ اصلی این مقاله است. 

▪️«همۀ پیچ‌ها با یک آچار باز نمی‌شوند: پیامدهای جنسیتی رسمی‌سازیِ فعالیت‌های غیررسمی» از جایاتی گوش، ترجمه و تلخیص وحید میره‌بیگی
در این مقاله گوش بحث می‌کند که اشتغال غیررسمی به لحاظ جنسیتی چه شکل و شمایلی در کشورهای جهان جنوب به خود می‌گیرد. خلاف تصور رایج که هرچه کسب‌وکارهای غیررسمی به سمت رسمی‌شدن پیش بروند، روند عادلانه‌ای را طی کردند، گوش نشان می‌دهد مداخله دولت در مشاغل غیررسمی چه خطراتی در پی دارد و به طور مشخص به سراغ چهار کشور هند، آفریقای جنوبی، تایلند، غنا و مراکش می‌رود. و تلاش می‌کند به این سؤالات پاسخ دهد که «راهبردهای رسمی‌سازی در بافتارهای متفاوت عملاً چگونه برای زنان کارگر اجرا می‌شوند؟ دام‌های سیاست‌گذاری‌ای که باید از آنها پرهیخت چه هستند و کدام راهبردها برای تضمین برابری جنسیتیِ بیشتر و توانمندسازی زنان کارگر به‌نظر مؤثرتر می‌رسند؟ با رجوع به پنج کشور متفاوتِ درحال‌توسعه در آسیا و آفریقا، این پرسش‌ها بررسی شده‌اند». 

▪️«شیءانگاری جنسی، تنهایی و تکیه‌گاهی به نام خود» به قلم آیلا عراقی. این مقاله «در تلاش است تا نابرابری در اتخاذ جایگاه شیء بین زنان و مردان، و ناممکن شدن دوستی در این نابرابری را به‌تصویر آورد. احتمالا همۀ ما این جُک تصویری را دیده‌ایم، که مردی با داشتن دو عدد «لایک» در شبکه‌های اجتماعی احساس شهرت می‌کند و زن جوان با داشتن صد عدد «لایک»، هنوز احساس می‌کند در جهان کسی از وجودش باخبر نیست. این متن در تلاش است تا شکل تنهایی این دختر را تا حدی بفهمد. یا شاید بتوان گفت توضیح مختصری است بر این‌که زن چطور ابتدا به شیء، و سپس به شیء جنسی بدل می‌شود. و در این تبدیل شدن، یا تولید شدن، «خود» را از دست می‌دهد. همان تکیه‌گاهی که برای مواجهه با تنهایی، به آن نیاز داریم»

▪️«چند روز در دامنه: گزارشی از معاشرت با چند تن از اهالی روستای لیوس» از نگین بنی عامریان. گزارشی مردم‌نگارانه از سفر به روستایی در شمال دزفول در استان خوزستان و هم‌کلام شدن با زنان لیوسی است. وضعیت مهاجرت، کسب‌و‌کار، اوقات فراغت زنان جوان و مسن در این روستا موضوعاتی‌اند که در این مقاله توصیف می‌شوند.
2024/05/23 09:20:49
Back to Top
HTML Embed Code: